دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:5 صبح)
امریکا :8 ساعت کار ، 8 ساعت استراحت ، 2 ساعت ماندن در ترافیک ، 2 ساعت تفریح ناسالم ، 2 ساعت تماشای تلویزیون ، 2 ساعت کار با اینترنت فرانسه : 8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خیابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، 2 ساعت خندیدن
ایتالیا : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2 ساعت خیابان گردی
آلمان : 8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی
کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در مورد گذشته
هندوستان : 8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان
پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب در حین کودتا ، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرا ر از دست پلیس
ایران : 8 ساعت خواب ، 8 ساعت استراحت ، 2 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار برای بی کار کردن سایرین (نه خودش کار می کنه نه میزاره دیگرون کار کنن) ،3 ساعت بحث در مورد گذران اوقات فراغت ، 2 ساعت بحث در مورد فلسفه و سیاست
|
دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:5 صبح)
A – Accept : پذیرا باشید: دیگران را همانگونه که هستندبپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید . B - Break away : خودتان را جدا سازید: خود را از تمام چیزهاییکه مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید . C - Creat : خلق کنید : خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید و با آنها امیدها ، آرزوها، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید . D – Decide : تصمیم بگیرید: تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید . در آن صورت شادی راهش را به طرفشما پیدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد . E - Explore : کاوشگر باشید : جستجو و آزمایش کنید . دنیا چیزهای زیادی برایارائه کردن دارد و شما هم قادرید چیزهای زیادی را ارائه دهید. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید خودتان را بیشتر می شناسید . F - Forgive : ببخشید : ببخشید و فراموش کنید . کینه فقط بارتان را سنگین تر می کند والهام بخش ناخوشایندی است. از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند . G - Grow : رشد کنید: عادات واحساسات نادرست خود را ترک کنید تا نتوانند مانع و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند . H – Hope : امیدوار باشید: به بهترین چیزها امید داشتهباشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است ، البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید . I - Ignore : نادیده بگیرید: امواج منفی را نادیده بگیرید . روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیتهای گذشته را بخاطر بسپارید . پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند . J – Journey : سفر کنید: به جاهای جدید سر بزنید و بافکر روشن ، امکانات جدید را آزمایش کنید . سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید ، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید . K – Know : بدانید: بدانید که هر مساله ای هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد درنهایت حل خواهد شد . همان طور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید. L – Love : دوست بدارید : اجازه دهید که عشق به جای نفرت ، قلبتان راپر کند. زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد ، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است ، تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد . M – Manage : مدیر باشید: بر زمان مدیریت داشته باشید، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید . N - Notice : توجه کنید: هرگزافراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید و هر نوع کمکی را که قادرید به این افراد ارائه دهید از آنان دریغ نکنید . O -Open : باز کنید: چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیباییهایی که در اطرافتان وجوددارد نگاه کنید ، حتی در سخت ترین و بدترین شرایط ، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد . P –Play : بازی و تفریح کنید: فراموش نکنید که درزندگیتان تفریح و سرگرمی داشته باشید . بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع ، مفهومی ندارد . Q – Question : سوال کنید: چیزهایی را که نمیدانید بپرسید ، زیرا که شما برای یاد گرفتن به این کره خاکی آمده اید . R – Relax : آرامش داشته باشید: اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شماحاکم شود و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد. S – Share : سهیم شوید: استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایتانرا با دیگران تقسیم کنید ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد . T – Try : تلاش کنید: حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسندتلاشتان را بکنید . با تلاش و مشارکت در انجام کارها ماهرو خبره می شوید . U – Use : استفاده کنید : از استعدادها و توانایی ها یتان به عنوان بهترینهدیه استفاده کنید . استعدادهایی که تلف شوند ارزشی ندارند. استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهایتان برای شما پاداش های غیرمنتظره ای به دنبال دارد . V – Value : احترام بگذارید: برای دوستان و اقوامی که شما را حمایتو تشویق کرده اند ، ارزش قایل شوید و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید . X – X-Ray : اشعه ایکس: با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلبهای انسانهای اطراف خود بنگرید در نتیجه شما زیبایی و خوبی را در قلب آنها خواهید دید . Y – Yield : اجازه دهید: اجازه دهید که صداقت و درستکاری واردزندگیتان شود. اگر شما در راه درستی حرکت کنید در انتها خوشبختی را خواهید یافت . Z – Zoom : تمرکز کنید: زمانی که خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر کردهاست ، به جاهای شاد بروید . اجازه ندهید که تلخی ها مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. در عوض روی توانایی ها ، رویاها و فردایی روشن تمرکز کنید. |
دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:5 صبح)
1- در اسکاتلند یکی از رسم های قبل از مراسم اصلی ازدواج آن است که باید عروس را سیاه کرد. طبق این رسم؛ اطرافیان باید عروس را غافلگیر کرده و بدون این که خبر داشته باشد، روی سرش مواد کثیف کننده ای همچون آب کثیف، تخم مرغ، سس های مختلف، پر و موادی از این قبیل بریزند. سپس عروس آینده که کاملا کثیف شده، توسط همان اطرافیان دور شهر چرخانده می شود و حتی او را به چند قهوه خانه و رستوران شلوغ هم می برند که همه او را ببینند. 2- یک رسم کهن در سوئد این است که عروس سکه هایی را در کفش خود حمل می کند. یک سکه نقره از طرف پدر عروس در کفش چپ او قرار می گیرد و یک سکه طلا از طرف مادرش در کفش راست عروس گذاشته می شود و او باید در تمام مدت مراسم این سکه ها را در جای خود نگه دارد. این کار نشانه احترام همیشگی عروس به پدر و مادرش و حمایت پدر و مادر از اوست. 3- یکی از جالب ترین رسم های قدیمی آلمان این است که فامیل عروس و داماد قبل از مراسم، تعداد زیادی ظرف و ظروف را می شکنند و بعد عروس و داماد را مجبور می کنند تا آنها را جمع کنند. طبق سنن آلمانی وقتی عروس و داماد با کمک یکدیگر این ظرف های شکسته را که با تلاش بسیار اطرافیان پخش شده جمع می کنند، در حقیقت خود را آماده می سازند که در کنار یکدیگر به جنگ مشکلات زندگی بروند و این کار برای عروس و داماد خوش یمن است. در بسیاری از دهکده های آلمانی دوستان عروس یا داماد، عروس را می دزدند و در جایی پنهان می کنند. سپس داماد باید عروس خود را پیدا کند. البته این جستجو همیشه از یک قهوه خانه شروع می شود و داماد، حاضرین در قهوه خانه را دعوت می کند تا پس از نوشیدن یک نوشیدنی به خرج او، در پیدا کردن عروس، وی را یاری دهند.اره کردن کنده درخت هم یکی دیگر از رسوم آلمانی است که به نظر می رسد به منظور ارزیابی مهارت های جسمانی عروس و داماد طراحی شده است. پس از انجام مراسم عقد، عروس و داماد باید یک کنده بزرگ را دونفری اره کنند و البته باید این کار را تنها با دست راست شان انجام دهند. اگر آنها این کار را به خوبی و با همکاری یکدیگر انجام دهند، معلوم می شود که زندگی زناشویی خوبی خواهند داشت ولی اگر نتوانند از پس آن برآیند، حتما کارشان به مشکل برخورد خواهد کرد. 4- عروس و دامادهای سیاهپوست آمریکایی رسم جالبی برای خود دارند. منشا این رسم مشخص نیست ولی معنای جالبی دارد. پرش عروس و داماد پس از عقد انجام می گیرد و در آن عروس و داماد باید با یک پرش، زندگی تازه را آغاز کنند. این پرش بدان معناست که آنها تمام مشکلات و نگرانی های زندگی مجردی را رها می کنند و با یک جهش بلند پا به زندگی زناشویی و ماجراهای تازه آن می گذارند. این پرش باید جلوی چشم خانواده های عروس و داماد انجام گیرد. |
دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:5 صبح)
باید پس از خواندن هر سؤال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.
1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟ 2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟ 3- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟ 4- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟ 5- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟ 6- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟ 7- فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی است؟ 8- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟ 9- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟ 10- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟ ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش 7 تا و بیشتر دانش اموز دبستان 6 تا دانش اموز دبیرستان 5 تا دانشجو 2-3 استاد دانشگاه 1 مدیران ارشد
پاسخ تست ها 1- تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند 2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5 و بعدی را در ساعت 2 می خورید) 3- ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است 4- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است) 5- او 9 گوسفند خواهد داشت 6- کبریت 7- سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب جنوب باشد 8- همان2 سیب 9- هیچ( حضرت نوح بود نه حضرت موسی) 10- خوب خودتونید دیگه( نام خودتان) |
دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:5 صبح)
زمان چیست؟ چرا زمان رو به جلو میرود؟ آیا زمان واقعیت دارد؟ مفهوم زمان یکی از اسرارآمیزترین مفاهیم در تاریخ فیزیک بوده است و در حال حاضر نیز از مسائل دشوار فیزیک معاصر بهشمار میرود. این مطلب آخرین مطالعات و نظریههای فیزیکی را درباره زمان معرفی و بررسی میکند. هیچکس بهتر از فرنس کرایوس حساب زمان در دستانش نیست. در آزمایشگاه او در موسسه ماکس پلانک واقع در کراچینگ آلمان که مرکزی مختص اپتیک کوانتومی است، دقیقترین زمانسنجی تاریخ انجام شده است. به این معنا که کوچکترین بازههای زمانی را که تاکنون مشاهده شدهاند، اندازهگیری کردهاند. کرایوس برای انجام این کار از پالسهای لیزر فرابنفش استفاده کرده است تا حرکتهای بسیار سریع و کوتاه الکترونهای درون اتم را ردگیری کند. این پدیدهها که او به دنبال کاوش آنهاست، تنها حدود ??? آتوثانیه طول میکشند. برای داشتن تصور بهتری از این بازه زمانی در نظر آورید که نسبت ??? آتوثانیه به یک ثانیه، مانند نسبت یک ثانیه به ??? میلیون سال است! حتی تصورش هم غیرممکن است، اما چنین بازه زمانیای در طبیعت وجود دارد و حتی اندازهگیری هم شده است. ? کمترین واحد زمان با این حال حتی کارهای کرایوس هم از کوچکترین مقیاس زمانی بسیار فاصله دارد. یک محدوده زمانی به نام «ابعاد پلانک» وجود دارد که حتی آتوثانیه نیز در برابر آن مانند میلیونها سال است. این مقیاس مرز فیزیک شناختهشده را مشخص میکند؛ ناحیهای که در آن فواصل و بازههای زمانی آنقدر کوتاه هستند که بسیاری از مفاهیم فضا و زمان شروع به فروپاشی کنند. زمان پلانک یعنی کوچکترین واحد زمانی که معنای فیزیکی دارد، ?? به توان ??- ثانیه است. این مقدار کوچکتر از یک تریلیونیم تریلیونیم آتوثانیه است. ماورای آن چیست، آیا زمانی کوچکتر از آن هم وجود دارد؟ این زمان ناشناخته است، حداقل برای امروز. تلاش برای درک زمانهایی پایینتر از ابعاد پلانک، منجر به جهشهای عجیبی در فیزیک شده است. به طور خلاصه مساله این است که آیا امکان دارد آن زمان (زمانی کوچکتر از زمان پلانک) در بنیادیترین سطح واقعیت فیزیکی وجود نداشته باشد. اگر چنین است، پس زمان چیست و چرا اینقدر واضح و قدرتمندانه دارای حضوری مطلق در تجربه شخصی ماست؟ سیمون ساندرز، فیلسوف فیزیک از دانشگاه آکسفورد در پاسخ به این نوع مسائل میگوید: «معنای زمان به طرز وحشتناکی برای فیزیک معاصر مسالهساز شده است. وضعیت آنقدر مشکل است که بهترین کاری که شخص میتواند انجام دهد، اعلام لاادریگری است. یعنی نداشتن هیچ موضع و ترجیحی نسبت به این مساله.» مشکل زمان از یک قرن قبل آغاز شد، وقتی نظریههای نسبیت خاص و نسبیت عام اینشتین، تصور معمول از زمان را به عنوان یک ثابت جهانی درهم ریخت. یکی از پیامدهایش آن بود که گذشته، حال و آینده مطلق نیستند. نظریههای اینشتین همچنین چالشی جدی در فیزیک بهوجود آورد، زیرا قوانین نسبیت عام (که گرانش و ساختار بزرگ مقیاس جهان را توصیف میکند) با قوانین فیزیک کوانتومی (که بر جهان خرد حکومت میکند) ناسازگار بهنظر میرسد. حدود چهار دهه قبل دو فیزیکدان مشهور یعنی جان ویلر که در آن زمان در دانشگاه پرینستون بود و برایس دویت از دانشگاه کارولینایشمالی، معادلهای عجیب و خارقالعاده ارائه دادند که چارچوبی ممکن برای سازگاری بخشیدن به نسبیت و مکانیک کوانتومی فراهم میکرد. اما معادله ویلر-دویت همواره مناقشهبرانگیز بوده است، زیرا به سهم خودش پیچیدگی عجیبتری از فهم ما نسبت به زمان به نظریه نسبیت اضافه کرده است. کارلو روولی، فیزیکدانی از دانشگاه مدیترانهای مارسی در فرانسه میگوید: «زمان ناگهان از معادله ویلر-دویت ناپدید میشود و این موضوعی است که برای بسیاری از نظریهپردازان معما شده است. شاید بهترین راه برای فکر کردن درباره واقعیت کوانتومی کنار گذاشتن زمان باشد. به این ترتیب توصیف بنیادی از جهان باید بیزمان باشد.» تا به حال هیچکس در استفاده از معادله ویلر-دویت برای یکیکردن نظریه کوانتوم و نسبیت عام موفق نشده است. با این حال اقلیت قابلتوجهی از فیزیکدانها شامل روولی معتقدند هر نظریه موفقی از تلفیق دو شاهکار فیزیک قرن بیستم نهایتا جهانی را توصیف خواهد کرد که در آن زمان بهطور اجتنابناپذیری وجود ندارد. ? جهت پیکان زمان این مساله که زمان ممکن است وجود نداشته باشد در میان فیزیکدانان به نام «مساله زمان» شناخته میشود. این مساله ممکن است بزرگترین مساله باشد اما هنوز از پیچیدهترین سوال در مورد زمان فاصله دارد. «مساله زمان» در رقابت با این واقعیت عجیب در رتبه دوم قرار میگیرد که قوانین فیزیک توضیح نمیدهند چرا زمان همواره رو به جلو میرود. تمام قوانین فیزیک – چه قوانین نیوتن و اینشتین یا حتی قوانین کوانتوم – با معکوس شدن جهت زمان به همین صورت کنونی باقی خواهند ماند تا جایی که ما میتوانیم بگوییم، با اینکه زمان یک فرآیند یکسویه است و هرگز معکوس نمیشود، هیچ قانونی آن را محدود نمیکند. یعنی هیچیک از قوانین فیزیک یکسویه بودن جهت زمان را تضمین نمیکنند. ستلوید، یک متخصص مکانیک کوانتومی از دانشگاه MIT در پاسخ به این سوال که زمان چیست، میگوید: «این بسیار اسرارآمیز است که چرا ما یک چنین پیکان زمان واضحی داریم. توضیح معمول برای این مساله آن است که برای مشخص کردن آنچه در یک سیستم اتفاق میافتد، شما نباید تنها قوانین فیزیکی حاکم بر آن سیستم را معین کنید، بلکه باید بعضی از شرایط اولیه و پایانی آن را نیز مشخص کنید.» لوید میگوید مادر تمام شرایط اولیه، مهبانگ است. فیزیکدانان باور دارند که جهان به صورت یک توپ ساده و بسیار فشرده از انرژی آغاز شده است. بهرغم اینکه قوانین فیزیک خود نمیتوانند پیکان زمان را بهوجود آورند، انبساط جهان که هنوز هم ادامه دارد این کار را انجام میدهد. همانطور که جهان منبسط میشود، پیچیدهتر و بینظمتر میشود. افزایش بینظمی (که فیزیکدانها آن را افزایش آنتروپی مینامند) ناشی از انبساط جهان، ممکن است منشأ آن چیزی باشد که ما به عنوان رژه روبهجلو و بیوقفه زمان تصور میکنیم.از این دیدگاه، زمان چیزی نیست که جدا از جهان وجود داشته باشد. خارج از کیهان هیچ تیکتاک ساعتی وجود ندارد. اکثر ما تمایل داریم به زمان آنگونه که نیوتن فکر میکرد، فکر کنیم: «زمان مطلق، درست و ریاضی به دلیل ماهیتش به طور یکنواخت و مستقل از هر چیز خارجی، جریان دارد.» اما همانطور که اینشتین اثبات کرد، زمان قسمتی از بافت جهان است. برعکس آنچه که نیوتن باور داشت، ساعتهای معمولی ما چیزی مستقل از جهان را اندازه نمیگیرند. طبق گفته لوید، در واقع ساعتها اصلا زمان را اندازهگیری نمیکنند. او میگوید: «اخیرا به موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی در بولدر رفتم؛ یک آزمایشگاه دولتی که محل نگهداری ساعت اتمی استاندارد است. من به آنها گفتم ساعتهای شما زمان را بسیار دقیق اندازه میگیرند. آنها در جواب گفتند، ساعتهای ما زمان را اندازهگیری نمیکنند! من فکر کردم این حرف از سر تواضع است. اما آنها گفتند: نه، تعریف زمان آن چیزی است که ساعتهای ما اندازهگیری میکنند. این حرف کاملا درست است. آنها زمان استاندارد جهانی را تعریف میکنند. زمان با تعداد تیکهای ساعتهای آنها تعریف میشود.» ? زمان یعنی تیکتاک ساعت روولی، مدافع جهان بدون زمان میگوید: زمانسنجهای موسسه استاندارد، این کار را درست انجام میدهند. بهعلاوه نقطهنظر آنها با معادله ویلر-دویت سازگار است. «ما هیچوقت زمان را نمیبینیم، ما تنها ساعتها را مشاهده میکنیم. اگر شما بگویید این جسم حرکت میکند، واقعا منظورتان آن است که جسم اینجاست وقتی عقربه ساعت شما اینجاست و به همین ترتیب مراحل حرکت جسم را میتوانید توصیف کنید. ما میگوییم زمان را با ساعت اندازه میگیریم، اما تنها عقربههای ساعت را میبینیم نه خود زمان را و عقربههای ساعت درست مانند موارد مشابه دیگر تنها متغیرهای فیزیکی هستند. بنابراین به یک معنا ما تقلب میکنیم، زیرا آنچه واقعا مشاهده میکنیم متغیرهایی فیزیکی هستند به عنوان توابعی از متغیرهای فیزیکی دیگر، اما ما آن را طوری نمایش میدهیم که انگار همه چیز در زمان تغییر میکند. آنچه درباره معادله ویلر-دویت پیش میآید آن است که ما مجبور به توقف این بازی میشویم. در عوض معرفی این متغیر ساختگی (یعنی زمان که خودش مشاهدهپذیر نیست)، باید تنها توصیف کنیم که متغیرها چگونه به متغیرهای دیگر مرتبط هستند. سوال این است که آیا زمان یک ویژگی بنیادی واقعیت است یا تنها یک نمایش ماکروسکوپی از چیزهاست؟ من آن را تنها یک اثر ماکروسکوپی میدانم؛ چیزی که تنها برای اشیای بزرگ ظهور مییابد.» بهطور خلاصه مساله این است که ممکن است زمان در بنیادیترین سطح واقعیت فیزیکی وجود نداشته باشد. منظور روولی از «اشیای بزرگ» هر چیزی است که بزرگتر از ابعاد اسرارآمیز پلانک باشد. تا به حال هیچ نظریه فیزیکیای بهطور کامل جهان را در ابعادی کوچکتر از ابعاد پلانک، توصیف نکرده است. یک امکان آن است که اگر فیزیکدانها بتوانند نظریه کوانتوم و نسبیت عام را وحدت بخشند، فضا و زمان توسط نسخه تغییریافتهای از مکانیک کوانتومی توصیف خواهد شد. در یک چنین نظریهای، دیگر یکنواخت و پیوسته نخواهند بود بلکه شامل بخشهایی گسسته (کوانتا) هستند. درست مانند نور که از بستههای منفرد انرژی با نام فوتون تشکیل شده است. اینها آجرهای سازنده فضا و زمان هستند و تصور اینکه فضا و زمان از چیز دیگری ساخته شده باشد آسان نیست. مولفههای فضا و زمان جز در فضا و زمان در کجا میتوانند وجود داشته باشند؟ ? کوانتای فضا و زمان همانطور که روولی توضیح میدهد، در مکانیک کوانتومی تمام ذرات ماده و همچنین انرژی را میتوان به صورت موج توصیف کرد. موج نیز یک ویژگی غیرعادی دارد: تعداد نامحدودی از آن میتواند در یک مکان وجود داشته باشد. اگر روزی نشان داده شود که زمان و مکان از کوانتا تشکیل یافتهاند، تمام آنها میتوانند در یک نقطه بدون بعد روی هم تلنبار شوند. روولی میگوید: «به معنایی فضا و زمان در این تصویر ذوب میشوند. دیگر فضا وجود ندارد، تنها کوانتاهایی وجود دارند روی کوانتاهای دیگر بدون اینکه در فضا غرق شوند.» روولی به همراه یکی از مهمترین ریاضیدانان دنیا یعنی آلن کونس از کالج فرانسه در پاریس روی این موضوع کار کرده است. آنها همراه هم چارچوبی را ارائه دادهاند که نشان میدهد، چگونه آنچه ما به عنوان زمان تجربه میکنیم ممکن است از یک واقعیت بیزمان و بنیادیتر ظهور یافته باشد. همانگونه که روولی توصیف میکند: «زمان احتمالا یک مفهوم تقریبی است که در ابعاد بزرگ ظاهر میشود. کمی شبیه مفهوم سطح آب که از لحاظ ماکروسکوپی معنا دارد اما در ابعاد اتمی معنای خود را از دست میدهد.» روولی با فهمیدن اینکه توضیحاتش ممکن است راز زمان را عمیقتر کند، میگوید بیشتر دانش فعلی ما روزی گیجکننده به نظر میرسید. «من فهمیدهام که این تصویر مشهودی نیست. اما این موضوع فیزیک بنیادی است: یافتن روشهای جدید فکر کردن درباره جهان و دیدن اینکه آیا این روشها کار میکنند یا نه. من فکر میکنم وقتی گالیله گفت زمین میچرخد، به همین شکل غیرقابل فهم بود. فضا برای کوپرنیک شبیه فضا برای نیوتن نبود و فضا برای نیوتن مانند فضا برای اینشتین نبود. ما همیشه کمی بیشتر میآموزیم.» روولی احساس میکند که یک انقلاب دیگر در مفهوم زمان به همین زودی اتفاق میافتد. «وقتی مقاله ???? اینشتین منتشر شد، تفکر مردم درباره فضا-زمان را تغییر داد. ما دوباره در آستانه واقعهای شبیه آن هستیم.» وقتی گردوخاکها فرو نشینند، زمان هرچه که باشد میتواند حتی عجیبتر و وهمانگیزتر از چیزی باشد که اینشتین میتوانست تصور کند. DiscoverMagazine, Jun. ???? تیم فولگر ترجمه: مریم جعفراقدمی |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||