سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای مشاور ... بفرمائید
  • دکتر زهرا کرامتی ( پنج شنبه 87/8/30 :: ساعت 11:15 صبح)

    حکایت:

    از کشاورزی نقل می شود که: زمانی که کار کشاورزی مان تمام شد، گندمها را پهن کرده بودیم تا هرکس سهم خود را ببرد، در همین موقع که مشغول استراحت بودیم ، یک زنبور آمد و یک دانه ی گندم را برد، دوباره آمد و یک دانه ی دیگر را برد و چندین بار این کار را تکرار کرد، تا اینکه ما کنجکاو شدیم ببینیم این زنبور گندمها را کجا می برد(با توجه به این مطلب که زنبور به گل و شیرینی علاقه دارد نه به گندم) خلاصه دنبال زنبور رفتیم ، دیدیم زنبور گندم ها را میان یک دیوار خرابی که در آن گنجشک نابینایی است می برد و گنجشک با شنیدن صدای زنبور، دهانش را باز می کند و زنبورهم گندم را در دهان او می گذارد.

    به اعماق دریا و در بطن سنگ دهد روزی کرم را بی درنگ

    رساننده ی رزق گنجشک کور پدید آور ظلمت و نار و نور



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مورچه ها
    تخته سنگ
    گفگوی شمعها
    عقابها
    جهان
    دانلود آموزش تنظیمات بایوس
    قالب وبلاگ
    کرک چکار انجام می دهد؟
    هارد به هارد
    ذخیره صدای پس زمینه سایت
    پرداختن قبض تلفن از طریق اینترنت
    تم زیبای رویال
    یه برنامه توپ واسه ریجستری
    وصیت نامه خمینی کبیر
    حذف کلماتی که قبلا جستجو کرده ایم
    [همه عناوین(149)]